مهرسا جونممهرسا جونم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره
زندگی ما زندگی ما ، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

مهرسا جونم عاشقتم

لواشک

ووروجک ببین با لواشکایی که مامان درست کرده چیکار کردی؟ این زیرپوش اولین لباسیه که وقتی به دنیا اومدی تو بیمارستان تنت کردن عاشق این لباسایی با این که خیلی برات کوچیک شده هر چند وقت یه بار میگی باید تنت کنم .           چه بلایی سر این پیشی بیچاره آوورده میگه بخور پیشی نازم خیلی اوشمزس     ...
2 اسفند 1391

اولین روز به دنیا اومدن مهرسا جونم تا 10 روزگی

        سلام عشق مامان   خدا تو گل نازو 17 شهریور سال 88   ساعت ٦.١٠ صبح به من هدیه داد .   عزیز مامان موقعی که به دنیا اومدی 3 کیلو و200 گرم وزنت  و 50 سانت هم قدت بود  الهی  قربونت برم               ...
29 آبان 1391

فرشته مهربون

سلام سلام بالاخره تونستم مهرسا رو برای اولین بار ببرم آرایشگاه .وای اونم چه آرایشگاه رفتنی اول یه جا رفتیم که خانومه اصلا حوصله نداشت قبول نکرد موهای مهرسا رو کوتاه کنه من ناراحت مهرسا خانوم خوشحال از اینکه موهاشو کوتاه نکرده بود .ولی من هیچ وقت شکست نمیخورم رفتم یه آرایشگاه دیگه ولی این سری دیگه من برنده شدم چون به قول مهرسا یه خانوم آرایشگاه خوب پیدا کردیم .موهای دخترم کوتاه شده خیلیم ناز شده خلاصه دخترکم ماه شده . جمعه با بابایی رفتیم گردش یه عالمه هم از دخترم عکس انداختم ولی هیچ کدومو نتونستم بزارم تو وبلاگش . راستی چند روز تو خونه ی ما یه فرشته ی مهربون پیدا شده هر وقت مهرسا کار خوب میکنه واسش جایزه میاره .من عاشق فرشته مه...
29 آبان 1391

خدا جونم ازت ممنونم

خداجونم ازت ممنونم هزاران هزار بار شکر که لیاقت مادر شدنو بهم دادی . دیگه دخترم حسابی بزرگ شده خانوم شده .وقتی غذا براش میارم بخوره موقعی که غذاشو تموم میکنه میگه مامان دست خودت نکنه (آخه نمیتونه بگه دستت درد نکنه)وای چه کیفی میده وقتی اینطوری باهام حرف میزنه. دیشب داشتم فکر میکردم یعنی لذتی بالاتر از این هست که فرشته کوچولوت بغلت کنه بگه مامان مهسا ( آخه دخترم یه وقتایی خیلی ناز منو مامان مهسا صدا میکنه) عاشقتم دوست دارم.اون لحظه که این حرفارو میشنوم نمیدونم چه جوری بغلش کنم که حسابی بوسش کنم . مهرسا خودشم میدونه قراره چه بلایی سرش بیارم از دستم فرار میکنه یه چند دور دوره خونه میزنه تا گیر من بیفته اون موقع دیگه ولش نمیکنم . ...
30 مهر 1391

تولدت مبارک دختر نازم

آمدی به دنیا ودنیا مات و مبهوت به تو مینگرد همه جا را سکوت فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت عطر حضورت فرا گرفته همه  زمین را ...   مهرسای من امروز 3 سالت تموم شد .اصلا باورم نمیشه دختر کوچولویی که 3 ساله پیش خانم دکتر گذاشت تو بغلم امروز انقدر خانومو بزرگ شده باشه .امروز صبح که از خواب پاشدم یاد اولین لحظه ای افتادم که بعد از نه ماه انتظار تو رو تو بغلم گرفتم بهترین حس زندگیم اون لحظه بود که تو رو دیدم .مهرسای من خدارو هزاران هزار بار شکر میکنم که تو فرشته کوچولو رو به من داد .عزیزدل مامان هر لحظه از زندگیم که میگذره بیشترو بیشتر عاشقت میشم .   مهرسای من عاشقتم عاشقتم عاشقتم عاش...
8 مهر 1391

نوازش

دخترم خیلی این آهنگو دوست داری هر وقت این آهنگ پخش بشه منو صدا میکنی میگی :مامان بدو خودت اومدی داری برام دیتار (منظورت گیتاره) میزنیو میخونی. چشمای بسته ی تورو با بوسه بازش میکنم قلبه شکسته ی تورو خودم نوازش میکنم نمیزارم تنگ غروب دلت بگیره از کسی تا وقتی من کنارتم به هر چی میخوای میرسی خودم بغل میگیرمت پر میشم از عطر تنت کاشکی تو هم بفهمی که میمیرم از نبودنت خودم به جای تو شبا بهونه هاتو میشمرم جای تو گریه میکنم جای تو غصه میخورم هر چی که دوست داری بگو حرفای قلبتو بزن دل خوشی هات مال خودت دردودلات برای من من واسه ی داشتن تو قید یه دنیارو زدم کاشکی ازم چیزی بخوای تا به تو دنیامو بدم ...
18 شهريور 1391