مهرسا جونممهرسا جونم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
زندگی ما زندگی ما ، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

مهرسا جونم عاشقتم

نوازش

دخترم خیلی این آهنگو دوست داری هر وقت این آهنگ پخش بشه منو صدا میکنی میگی :مامان بدو خودت اومدی داری برام دیتار (منظورت گیتاره) میزنیو میخونی. چشمای بسته ی تورو با بوسه بازش میکنم قلبه شکسته ی تورو خودم نوازش میکنم نمیزارم تنگ غروب دلت بگیره از کسی تا وقتی من کنارتم به هر چی میخوای میرسی خودم بغل میگیرمت پر میشم از عطر تنت کاشکی تو هم بفهمی که میمیرم از نبودنت خودم به جای تو شبا بهونه هاتو میشمرم جای تو گریه میکنم جای تو غصه میخورم هر چی که دوست داری بگو حرفای قلبتو بزن دل خوشی هات مال خودت دردودلات برای من من واسه ی داشتن تو قید یه دنیارو زدم کاشکی ازم چیزی بخوای تا به تو دنیامو بدم ...
18 شهريور 1391

لالایی کن بخواب خوابت قشنگه

                لالایی کن بخواب خوابت قشنگه                     گل مهتاب شبا هزار تا رنگه                             یه وقت بیدار نشی از خواب قصه                                   &...
11 شهريور 1391

عکس های قدیمی مهرسا گلی

سلام مامانی امروز میخوام چند تا از عکسای قدیمیتو بزارم تو وبلاگت دختر گلم. الان داشتی گارفیلدو میدیدی اومدی به من میگی:مامان چیکار میکنی.من بهت گفتم:دارم عکساتو میزارم تو وبلاگت.یه چند دقیقه نشستی رو پام بعد حوصلت سر رفت یه ورق برداشتی یه ذره خط خطی کردی میگی:مامان این عکسمه تیشیدم بزار تو بباگم (منظورت وبلاگته).قربون این حرف زدنت ناز گل مامان.   بقیه عکس ها در ادامه مطلب   مهرسا و باباچی (بابای من)   این 4 تا عکسای پایینی وقتی 8 ماهت بود رفته بودیم کاشان. ووروجک یه تیکه سیم پیدا کرده داره باهاش ...
23 مرداد 1391

مهرسای من میخوام باهات دردودل کنم

  مادر که میشوی گاهی دلت میگیرد گاهی بی اختیار اشک میریزی و چون مادری وقتی همه خوابند گریه میکنی. گاهی خالی میشوی از همه خنده ها گاهی فقط دلت یک جاده میخواهد که بروی اما نمیدانی کجا؟ سلام مامانی امشب میخوام باهات یکم دردو دل کنم به این ایمان دارم وقتی بزرگ شدی و تونستی اینارو بخونی حتما مامانتو درک میکنی مهرسای مامان الان که دارم مینویسم مثل یه فرشته کوچولو کنارم خوابیدی .یه ذره دلم گرفته الان که خوابیدی راحت میتونم کنارت بشینمو باهات حرف بزنمو دردو دلمو بگم آخه الان خوابی دیگه مامانو ناراحت نمیبینی که بخوای غصه بخوری .مهرسا مامان عاشقته. ...
22 مرداد 1391

زندگی مامان

سلام دخترم سلام عشقم سلام جونم الان که دارم برات مینویسم از حموم اومدی گرفتی خوابیدی مهرسای من مامان عاشقته روز به روز که بزرگتر میشی حس مادر بودنو بیشتر درک میکنم .عزیزدلم تو خیلی مهربونی کافیه ببینی من یه جا نشستم دارم فکر میکنم سریع میای بغلم میکنی بوسم میکنی میگی :مامان ناراحت نباش دوست دارم . وقتی این حرفارو بهم میزنی انگار خدا دنیارو بهم میده . چند روز پیش صبح خوابیده بودم اومدی بالا سرم نشستی میگی:جون من بلند شو آفرین دخترم پاشو . بلند شدم بهت میگم مگه من دخترتم.میخندی میگی :پاشدی دخترم آفرین دختر خوبم. مهرسا نفسم وقتی اینطوری حرف میزنی محکم بغلت میکنم انقدر بوست میکنم همش میخوای از دستم فرار کنی همش میگی مامان بسه. شب ه...
18 مرداد 1391

خدایا اجازه؟

 گاه و بی گاه دلم بدجوری واسه خدا تنگ میشه .یه وقتایی دلم می خواد بهم وقت بده و تو یه جلسه خصوصی دونفره درد دلامو بشنوه. اون منو از ملاقاتش به خاطر نگرفتن وقت قبلی محروم نمیکنه هیچ وقت اسمم واسه صحبت با اون وارد یه لیست انتظار طویل نمیشه که معلوم نیست کی نوبت به من برسه محاله محاله ممکنه بهم بگه نمیپذیرمت. خیلی بزرگواره با وجودی که بالاترین مقام این دنیای شلوغ پلوغه هیچ وقت منتظرم نمیذاره.گاهی اوقات واسش نامه مینویسم و میدونم که نامه هامو بی جواب نمیذاره. وقتی توی دفتر خاطراتم نامه هام رو مرور میکنم میبینم حتی یه دونش هم بی جواب نمونده. من و خدا یه قول و قراری با هم گذاشتیم اون به من قول داد همیشه مراقبم باشه و کمتر ...
4 مرداد 1391

تولدت مبارک عزیزم

روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است بهانه ی زندگیم تولدت مبارک.                                          عکسای مهرسا و بابایی در ادامه مطلب                                    &nb...
22 تير 1391

دختر مهربون من

 سلام مامانی  خیلی  تنبل شدم اصلا تو این مدت وقت نکردم بیام عکساتو بزارم این روزا خیلی  شیرین زبون شدی یه لحظه هم دلم نمیاد پیشت نباشم .اگه یه لحظه حواسم بهت نباشه میگی  مامانم جوابم بده .یا وقتی میام مشغول کامپیوتر میشم میگی مامانم تاپرو(کامپیوترو میگی) ولش کن بیا پیشم.دو هفتس کلاس رقص باله و کلاس نقاشی با درسا ثبت نامتون کردیم میرید تو باشگاه هنوز خجالت میکشی زیاد نمیری با بچه ها برقصی ولی وقتی خونه هستیم تا یه آهنگ ملایم میزارم سریع شروع میکنی همه ی حرکاتی که مربیتون انجام میده رو انجام میدی به من میگی آینرو واست بیارم پایین شروع میکنی جلوی آینه بیشتر حرکاتی که تو باشگاه مربیتون انجام میدادرو انجام بدی.راستش اول...
16 تير 1391

مهرسا و درسا

        بقیه عکس ها در ادامه مطلب سلام دخترکم چند روز پیش با درسا و مامانش رفتیم پارک حسابی شما دو تا وورجکا بازی کردین . خیلی درسارو دوست داری .   خیلی ناز دست همدیگرو گرفتین راه میرین اینجا منتظرید تا نوبتتون بشه تاب سوار بشین.  هر روزم به من میگی مامان به درسا زنگ بزن حرف بزنم هر وقتم زنگ میزنم دیگه گوشیو به من نمیدی کلی با درسا حرف میزنی شبم که بابایی میاد میگی بابا با دوستم حرف زدم قربونت برم که بزرگ شدی دوست پیدا کردی .   ...
20 خرداد 1391